معجزه ه ای که درواقعه غدیرروی دادوظهورجبرییل درواقعه غدیر....

علي در عرش بالا بي نظير است ،،،،،،علي بر عالم و آدم امير است

به عشق نام مولايم نوشتم ،،،،،،چه عيدي بهتر از عيد غدير است؟

عیدقدیرعیدسربلندی شیعه  برشماوشیعیان عالم مبارک باد!

ghadir khom postal www.patugh.ir 12 کارت پستال جدید عید غدیر خم

معجزه ای که درغدیرخم اتفاق افتاد


ظهور جبرئيل در غدير


مسئله ى ديگرى كه پس از خطبه ى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله پيش آمد و بار ديگر حجت را بر همگان تمام كرد، اين بود كه مردى زيبا صورت و خوشبوى را ديدند كه در كنار مردم ايستاده بود و مى گفت:

'به خدا قسم، روزى مانند امروز هرگز نديدم. چقدر كار پسر عمويش را مؤكّد نمود، و براى او پيمانى بست كه جز كافر به خداوند و رسولش آن را بر هم نمى زند. واى بر كسى كه پيمان او را بشكند'.

در اينجا عمر نزد پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آمد و گفت: شنيدى اين مرد چه گفت؟! حضرت فرمود: آيا او را شناختى؟ گفت: نه. حضرت فرمود:

'او روح الأمين جبرئيل بود. تو مواظب باش اين پيمان را نشكنى، كه اگر چنين كنى خدا و رسول و ملائكه و مؤمنان از تو بيزار خواهند بود'!


[ بحارالأنوار: ج 37 ص 120 و 161. عوالم: ج 3:15 ص 85 و 136. ]

معجزه غدير، امضاى الهى


واقعه ى عجيبى كه به عنوان يك معجزه، امضاى الهى را بر خطوط پايانى واقعه ى غدير ثبت كرد ماجراى 'حارث فهرى' بود. در آخرين ساعات از روز سوم، او با دوازده نفر از اصحابش نزد پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آمد و گفت:

اى محمد! سه سؤال از تو دارم: آيا شهادت به يگانگى خداوند و پيامبرى خود را از جانب پروردگارت آورده اى يا از پيش خود گفتى؟ آيا نماز و زكات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آورده اى يا از پيش خود گفتى؟ آيا اينكه درباره ى على بن ابى طالب گفتى: 'مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيّ مَوْلاه...'، از جانب پروردگار بود يا از پيش خود گفتى؟

حضرت در جواب هر سه سؤال فرمودند:

'خداوند به من وحى كرده است و واسطه ى بين من و خدا جبرئيل است و من اعلان كننده ى پيام خدا هستم و بدون اجازه ى پروردگارم خبرى را اعلان نمى كنم'.

حارث گفت:

خدايا، اگر آنچه محمد مى گويد حق و از جانب توست سنگى از آسمان بر ما ببار يا عذاب دردناكى بر ما بفرست.

سخن حارث تمام شد و به راه افتاد خداوند سنگى از آسمان بر او فرستاد كه از مغزش وارد شد و از دُبُرش خارج گرديد و همانجا او را هلاك كرد.

بعد از اين جريان، آيه ى 'سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ، لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ...' [ سوره ى معارج: آيه ى 21. ] نازل شد. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به اصحابشان فرمودند: آيا ديديد و شنيديد؟ گفتند: آرى.

با اين معجزه، بر همگان مسلّم شد كه 'غدير' از منبع وحى سرچشمه گرفته و يك فرمان الهى است.

از سوى ديگر، تعيين تكليف براى همه ى منافقان آن روز و طول تاريخ شد كه همچون حارث فهرى فكر مى كنند و به گمان خود خدا و رسول را قبول دارند و بعد از آنكه مى دانند ولايت على بن ابى طالب عليه السلام از طرف خداست صريحاً مى گويند ما تحمل آن را نداريم!! اين پاسخ دندان شكن و فورى خداوند ثابت كرد كه هر كس

ولايت على عليه السلام را نپذيرد، خدا و رسول را قبول ندارد و كافر است.


[ بحارالأنوار: ج 37 ص 136 و 162 و 167. عوالم: ج 3:15 ص 56 و 57 و 129 و 144. الغدير: ج 1 ص193. لازم به تذكر است كه نام 'حارث فهرى' در روايات به اسمهاى مختلف آمده است كه احتمالاً بعضى از نامها مربوط به دوازده نفر همراهان او باشد. ]

شیعه هابه شیعه بودنتان افتخارکنید!دلیل فراموشی پیام غدیر....

صالح - یکى از فرزندان میثم - نقل کرده است که: پدرم گفت: روزى در بازار بودم، «اصبغ بن نباته‏» یکى از یاران على(ع) نزد من آمد و با حالتى شگفت‏زده گفت: اى واى. . . میثم! از امیرمؤمنان سخنى دشوار و عجیب شنیدم.

گفتم: چه شنیدى؟

گفت: شنیدم که مى‏فرمود: «حدیث و سخن اهل‏ بیت، بسیار سنگین و دشوار است و آن را جز فرشته‏اى مقرب یا پیامبرى صاحب رسالت‏ یا بنده مؤمنى که خداوند، دلش را براى ایمان آزموده است، توان تحملش را ندارد و به درک عمق آن نمى‏رسد».

فورى برخاسته، خدمت‏ حضرت على(ع) رفتم و از او نسبت ‏به کلامى که از «اصبغ‏» شنیده بودم، توضیح خواستم، حضرت، تبسمى کرد و فرمود: بنشین! اى میثم! آیا هر صاحب دانشى مى‏تواند هر علمى را حمل کند و بار آن را بکشد؟! خداوند وقتى به فرشتگان گفت که مى‏خواهم در زمین، جانشینى قرار دهم، فرشتگان گفتند: خدایا آیا کسى را در آن قرار مى‏دهى که فساد کند و خون بریزد؟ آن گاه با اشاره‏اى به داستان حضرت موسى و خضر و سوراخ کردن آن کشتى و کشتن آن غلام فرمود: پیامبر ما در روز غدیرخم دست مرا گرفت و فرمود: «خدایا! هر که را من مولایش بودم، على مولاى اوست»، ولى جز اندکى که خداوند، نگاهشان داشت، آیا دیگران این کلام پیامبر را به دوش کشیدند و فهمیده و عمل کردند؟ پس بشارت‏ باد بر شما! که با آنچه از گفته پیامبر حمل کردید و به آن متعهد ماندید، خداوند به شما امتیازى بخشید که به فرشتگان و رسولان نداد. پس بدون پروا و گناه فضیلت ما و کار بزرگ و شان والاى ما را به مردم بازگویى کنید!



(( احادیث عید غدیرخم ))



برترین عید امت

رسول خدا (ص) فرمود :روز غدیر خم برترین عید هاى امت من است و آن روزى است که خداوند بزرگ دستور داد ؛ آن روز برادرم على بن ابى طالب را به عنوان پرچمدار ( و فرمانده ) امتم منصوب کنم ، تا بعد از من مردم توسط او هدیت شوند ، و آن روزى است که خداوند در آن روز دین را تکمیل و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را به عنوان دین براى آنان پسندید .

( امالى صدوق : 125، ح .8 )


عید بزرگ خدا


امام صادق (ع) فرمود :روز غدیر خم عید بزرگ خداست ، خدا پیامبرى مبعوث نکرده ، مگر ینکه این روز را عید گرفته و عظمت آن را شناخته و نام این روز در آسمان ، روز عهد و پیمان و در زمین ، روز پیمان محکم و حضور همگانى است .
 
( وسائل الشیعه ، 5: 224، ح .1 )


فضیلت واقعى « روز غدیر » امام صادق (ع) فرمود :به خدا قسم اگر مردم فضیلت واقعى « روز غدیر » را مى  شناختند ، فرشتگان روزى ده  بار با آنان مصافحه مى  کردند و بخشش هاى خدا به  کسى  که  آن روز را شناخته ، قابل  شمارش نیست .

( مصباح المتهجد : .738 )

چهار روز بسوى خدا مى  شتابند


امام صادق (ع) فرمود :هنگامى که روز قیامت برپا شود چهار روز بسرعت بسوى خدا مى  شتابند همانطور که عروس به حجله  اش بسرعت مى  رود .
آن روزها عبارتند از :
روز عید فطر و قربان و جمعه و روز غدیر خم .


( اقبال سید بن طاووس : .466 )


حاضران به غیبان برسانند!

 
رسول خدا (ص) ( در روز غدیر ) فرمود :

اى مسلمانان ! حاضران به غیبان برسانند : کسى را که به من ایمان آورده و مرا تصدیق کرده است ، به ولایت على سفارش مى  کنم ، آگاه باشید ولایت على ، ولایت من است و ولایت من ، ولایت خداى من است . این عهد و پایمانى بود از طرف پروردگارم که فرمانم داد تا به شما برسانم .

( بحارالانوار 37: 141، ح .35 )

در این روز به یکدیگر هدیه بدهید
 
امیر المؤمنین (ع) ( در خطبه روز عید غدیر ) فرمود :

وقتى که به همدیگر رسیدید همراه سلام ، مصافحه کنید ، و در این روز به یکدیگر هدیه بدهید ، این سخنان را هر که بود و شنید ، به آن که نبود برساند ، توانگر به سراغ مستمند برود ، و قدرتمند به یارى ضعیف ، پیامبر مرا به این چیزها امر کرده است .

( وسائل الشیعه 7: .327 )



من پیش خدا ضامنم  از کفر و تنگدستى
 
امیر مؤمنان (ع) فرمود :چگونه خواهد بود حال کسى که عهده  دار هزینه زندگى تعدادى از مردان و زنان مؤمن ( در روز غدیر ) باشد ، در صورتى که من پیش خدا ضامنم که از کفر و تنگدستى در امان باشد .

( وسائل الشیعه 7: .327 )


یک درهم برابر هزار درهم است

 
از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود :


یک درهم به برادران با ایمان و معرفت ، دادن در روز عید غدیر برابر هزار درهم است ، بنابرین در این روز به برادرانت انفاق کن و هر مرد و زن مؤمن را شاد گردان .

( مصباح المتهجد : .737 )


روزخوشى و شادى

 
امام صادق (ع) فرمود :


عید غدیر ، روز عید و خوشى و شادى است و روز روزه  دارى به عنوان سپاس نعمت الهى است .

( وسائل الشیعه 7: 326، ح .10 )


برابر با هشتاد ماه است

 
امام صادق (ع) فرمود :


ارزش عمل در آن روز ( عید غدیر ) برابر با هشتاد ماه است ، و شایسته است آن روز ذکر خدا و درود بر پیامبر (ص) زیاد شود ، و مرد ، بر خانواده خود توسعه دهد .

( وسائل الشیعه 7: 325، ح .6 )


هفتاد نور بر قبر او واردمی شود

 
امام رضا (ع) فرمود :


کسى که در روز ( غدیر ) مؤمنى را دیدار کند ، خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد مى کند و قبرش را توسعه مى  دهد و هر روز هفتاد هزار فرشته قبر او را زیارت مى  کنند و او را به بهشت بشارت مى  دهند .

( اقبال الاعمال : .778 )

در آن روز حضور پیدا کرده است
 
امام صادق (ع) فرمود :


کسى که در روز عید غدیر هر ساعتى که خواست ، دو رکعت نماز بخواند و بهتر ینست که نزدیک ظهر باشد که آن ساعتى است که امیرالمؤمنین(ع) در آن ساعت در غدیر خم به امامت منصوب شد ، ( هر که چنین کند ) همانند کسى است که در آن روز حضور پیدا کرده است .

( وسائل الشیعه 5: 225، ح .2 )


باروزه تمام عمر جهان برابر است


 
امام صادق (ع) فرمود :


روزه روز غدیر خم با روزه تمام عمر جهان برابر است . یعنى اگر انسانى همیشه زنده باشد و همه عمر را روزه بگیرد ، ثواب او به اندازه ثواب روزه عید غدیر است .


( وسائل الشیعه 7: 324، ح .4 )


اوهرگزشمارابه گمراهى نمى  کشاند
 
رسول خدا (ص) فرمود :

کسى که مى خواهد زندگى و مرگش همانند من باشد و در بهشت جاودانه اى که پروردگارم به من وعده کرده ، ساکن شود ، ولایت على بن ابى طالب (ع) را انتخاب کند ، زیرا او هرگز شما را از راه هدیت بیرون نبرده ، به گمراهى نمى  کشاند .

( الغدیر 10: .278 )


واجب الهى است

 
رسول خدا (ص) فرمود :ولایت على بن ابیطالب (ع) ولایت خداست ، دوست داشتن او عبادت خداست ، پیروى کردن او واجب الهى است و دوستان او دوستان خدا و دشمنان او دشمنان خدایند ، جنگ با او ، جنگ با خدا و صلح با او ، صلح با خداى متعال است .

( امالى صدوق : .32 )

توصیف مرگ ازحضرت علی(ع)وپیامبروامامان معصوم

حضرت علی(ع)صحنه مرگ راچنین بیان می فرمایند:   درلحظه ی مرگ اطراف بدن شل می شودرنگ می پرد. مرگ می آید.زبان می گیرد.انسان هنوزمی بیندومی شنود ولی قدرت حرف زدن ندارد.فکرش کارمی کند.باخودفکرمی کندکه عمرش رادرچه راهی صرف وتباه کرده وایامش راچگونه سپری کرده است؟درآن لحظه ازاموال وثروت هایی که درطول عمرش جمع کرده یادمی کندوباخودمی گوید:این اموال راازچه راهی بدست آورده ام وفکرحلال وحرام آن نبودم اکنون گناه وحسابش بامن است ولذت وبهره اش بادیگرانُ ولی مامورمرگ همچنان روح اوراازاعضای اوجدامی کندتازبان وگوش هم ازکارمی افتدوفقط چشمانش می بیندوبه اطراف خودنگاه می کندوتلاش ووحشت حرکت اطرافیان خودرامشاهده می کند.دیگرنمی شنودوحرفی هم نمی زند.درلحظه آخرروح ازچشم هم گرفته می شودواومانندمرداری درمیان دوستان وبستگان می افتدوهمه ازاومی ترسندوازکنارش فرارمی کنندوپس ازاندکی اورابه خاک سپرده ازاودورمی شوندواورابه دست عملش می سپارندوبرای همیشه ازدیدارش چشم می پوشند.!

درروایات آمده جان کندن انسان گنه کارشبیه کندن پوست ازبدن حیوان زنده است.وهنگام مرگ خوبان بشارتی به آنهاداده می شودکه چشمانشان روشن شده(جایگاهشان رادرآن دنیامی بینند)به مرگ علاقه پیدامی کنندوراحت جان می دهند.

امام کاظم(ع)درموردراحت مردن کافرمی فرمایند:راحت مردن کافربه خاطرتسویه حسابی است که خداوندنسبت به کارهای نیک آنان انجام می دهدواین آخرین لذت یاراحتی است برای آنان ونیزآخرین پاداش ثواب وحسنه ای است که برای آنان بوده است.

یک داستان عبرت آموزازامام باقر(ع)

امام باقر(ع)فرمودند:یکی ازپیامبران بنی اسرائیل ازجایی عبورمی کردکه دیدمردمومنی درحال جان دادن است درحالی که نصف بدنش زیردیواری قرارگرفته ونصف دیگربدنش بیرون ازدیواراست وپرندگان وسگهادرحال متلاشی کردن ودریدن بدن اوهستند.سپس ازآنجاگذشتندودرمسیرخودبه شهری رسیدندودیدندحاکم آن شهرکه مردی فاسق وستمکاربودازدنیارفته است وجنازه ی اوراروی تختی گذاشته باابریشم کفن کرده اندودراطراف آن تخت منقل هایی روشن است که بوی خوش عودازآن برخاسته است.آنگاه ایشان به خداوندعرض می کند:خداوندا!!من گواهی می دهم که توحاکم عادل هستی وبه کسی ظلم نمی کنی.آن مرده ی اولی که بنده تواست وبه اندازه ی یک چشم برهم زدن نیزبرای توشریک نگرفته مرگ اوراآنگونه وباآن وضع رقت بارقراردادی واین امیرکه به اندازه ی یک چشم برهم زدن به توایمان نیاورده این چنین است سبب چیست؟خداوندبه اووحی کرد:ای بنده ی من!همان گونه که گفتی من حاکم عادل هستم وبه کسی ظلم نمی کنم.آن بنده ی من (مرده ی اولی)نزدمن گناهی داشت من نیزمرگ اوراباآن وضع قراردادم تامجازات گناه اوباشدتاوقتی برمن واردشدهیچ گونه گناهی نداشته باشد.ولی این بنده(امیر)نزدمن کارنیکی داشت من هم مرگ اوراچنان قراردادم تاپاداش کارنیک اوباشدتانزدمن هیچ گونه نیکی طلب نداشته باشد.  

برای خواندن مطلب بعدی روی ادامه مطلب پایین کلیک کنید!

بعدی:سلمان گفت:حضرت رسول خبر داد مرا که چون نزدیک مرگ من شود مرده با من سخن خواهد گفت و میخواهم که بدانم وفات من نزدیک شده است یا نه؟........

ادامه نوشته